ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
بی مقدمه بگم خیلی دوستش داشتم .
ولی بجای عشق نفرت رو در قلب من باقی گذاشت.
میدونست که دوستش دارم و دیوانه وار می پرستمش والی .....
چی می شد شعر سفر بیت آخرینداشت
عمر کوچ من و تو دم واپسی نداشت
آخر شعر سفر آخر عمر من
لحظه ای مردن من لحظهای رسیدن
صبر کن حتما دوباره خودش پشیمون می شه!!!موفق باشی
سر بزن!
دوست داشتن قشنگترین حسیه که خدا در وجود آدما گذاشته.... همین که اون باعث شده این احساس در تو بیدار بشه باید خوشحال باشی هر چند...........
کاش اوایل وبلاگ منم دیده بودی ...
این شعری که نوشتی خیلی به دلم نشست
موفق باشی
چی میشد شعر سفر بیت آخری نداشت .....
سلام ...ممنون که سر زدی به نظر من عشق زیادی و نفرت تقریبا یه معنی رو میدن و هیچ کدوم با هم فرقی ندارن ..سبز باشی ......
عشق را از نفرت زدودن خیال عاشقانه ایست . عاشق ماندن بر عهد دیرین ... .پاینده باشی !!!!!!
عشق چیه بابا
حالم از هرچی عشقه به هم میخوره
از همه چیز بدم میاد
چه برسه عشق باشه که دوست داشته باشم
حالم از به زبون آوردنش بدم میاد
هرچی فحش خوار مادره رو میخوام بدم به این دنیا
منم در حال حاضر هیچ چیز به جز نفرت ندارم.
حرف های این بهرام خان رو هم قبول ندارم.
منتظر نشو نمیاد.خودت رو گول نزن...
فقط نفرتم هر روز وسیع تر میشه
سرپاو سرزنده باشی و همیشه با طروت سرود عشق زمزمه کنی
نمیدونم چی بگم اصلا..ولی واقعا کاش شعره سفر بیت اخرین نداشت!!
ولی کاش ادم بتونه اگه اون دوست داشتنه هم نیست کینه رو بجاش نیاره!!